نوشته شده توسط : حسين همتي

حسن عباسی:سری دوم تحلیل سریال های استراتژیک(سریال های جریکو،قهرمانان، 4400،خانه داران درمانده،واحد)
 
 

فلش 3 غرب می کوشد از طریق تولید بازی های رایانه ای،فیلم های سینمائی،سریال ها و سایر ابزارهای رسانه ای به دستکاری فرهنگی ،اجتماعی و...در سطح جهان اقدام کند.حسن عباسی در سلسه جلساتی به بررسی مولفه ها،ساختار و زوایای پنهان این سریال ها می پردازد.صوت «سری اول تحلیل سریال های استراتژیک» که شامل تحلیل سریال های 24،لاست ،فرار از زندان و KYLE XY بود مورد استقبال گسترده مخاطبین قرار گرفته و چندین هزار بار  توسط مخاطبین مورد دانلود قرار گرفت.سری دوم این تحلیل ها که شامل تحلیل سریال های جریکو،4400،قهرمانان،واحد و زنان درمانده است تقدیم کاربران فتیان می شود.

  

فلش 1تحلیل سریال جریکو(Jerico)

jerico

دانلود 2کل تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 24kbps و با اندازه 27 مگابایت (کیفیت 18kbpsو اندازه 19.6 مگابایت )

دانلود 2قسمت اول تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 18kbps و با اندازه 4.6 مگابایت

دانلود 2قسمت دوم تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 18kbps و با اندازه 4.6 مگابایت

دانلود 2قسمت سوم تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 18kbps و با اندازه 4.6 مگابایت

دانلود 2قسمت چهارم تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 18kbps و با اندازه 4.6 مگابایت

دانلود 2قسمت پنجم تحلیل سریال جریکو (Jerico) باکیفیت 18kbps و با اندازه 1.3 مگابایت



:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 164
|
تعداد امتیازدهندگان : 43
|
مجموع امتیاز : 43
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 لاست؛ تلویزیون استراتژیکی که با آن به جان جهان افتاده‌اند

سریال لاست رو  به احتمال زیاد اکثر شما یا از ماهواره ویا به صورت DVD دیدید(اگه هم ندیدید پیشنهاد میکنم حتما ببینید)

اشاره: متن زیر مشروح سخنرانی دكتر حسن عباسی درباره نقد و بررسی سریال لاست (Lost) است كه سال گذشته در دانشگاه سوره انجام شده است.

گمشدگان یا لاست (Lost) مجموعه‌ای تلویزیونی است که پخش آن از ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۴ از شبکه ABC آمریکا و تعداد زیادی از شبکه‌های خارجی آغاز شد.

این مجموعه تلویزیونی داستان 47 نفر از بازماندگان یك هواپیما را نشان می‌دهد كه از سیدنی استرالیا به مقصد لس آنجلس در حال حركت بوده كه بر فراز جزیره‌ای ناشناس در اقیانوس آرام سقوط می‌كند.

افراد مختلف این مجموعه هر كدام به عنوان نماینده یك تمدن به شمار می‌روند كه مخاطب بعد از دیدن این مجموعه تحت تأثیر القائات فراوانی درباره تمدن‌های مختلف قرار می‌گیرد.

مشروح سخنرانی را در زیر می‌خوانیم:

... اینها با تلویزیون استراتژیك امروزبه جان جهان افتادند. از سینمای استراتژیك عبور كردند. ناتوی فرهنگی امروز در تلویزیون استراتژیك است. امروز در ایران جوانان صرفاً به پای فیلم سینمایی نمی‌نشینند، سریال‌های بالای 40،‌50 قسمت می‌بینند. دانشجوی ما می‌آید می‌گوید سه شب غذا نخوردم، 86 قسمت سریال لاست (Lost) دیدم، زحمت بكش اینها را ببین بگو این استنباط من درست است و شما هم این را می‌بینید؟ سریال‌های 24، فرنس و لاست، دوره‌ای كه اینها شروع كردند، با فیلم سینمایی صرف نیست. من فقط ابعاد یكی از این سریال‌ها را اجمالی معرفی می‌كنم، خیلی از شما دیدید. منتهی ملاحظات استراتژیك پشت صحنه فیلم را می‌گویم.

سریال لاست كه هم، گمشده معنا می‌دهد و هم گمشده‌ها، داستان یك هواپیمایی است كه از سیدنی استرالیا راه می‌افتد برود لس آنجلس بین راه گم می‌شود و سقوط می‌كند، در یك جزیره‌ای می‌افتد پایین مجمع‌الجزایر اندونزی، گوشه‌های اقیانوس آرام. 47 نفر زنده می ماند؛ اولاً آنجایی كه سقوط می‌كنند در جزایر هاوایی است كه عین بهشت است، یعنی تمام این فیلم كارت پستال است. القای اینكه بهشتی كه مدنظر بود، همین است. در این فیلم برای شما یك بهشت ترسیم می شود. بروید در اینترنت ببینید فقط به زبان فارسی درباره این فیلم چه خبر است! اگر افلاطون بود می‌خواست امروز "جمهورش" را بنویسد فیلم لاست را می‌ساخت. اگر سر توماس مور می‌خواست كتاب "اتوپیا" را بنویسد، لاست را می‌ساخت. اگر بیكن بود می‌خواست "آتلانتیس نو" را بنویسد، لاست را می‌ساخت.


 

جزیره جهانی جزیره‌ای است كه اینها در آن گمشده‌اند. 47 نفر باقی ماندند، كه اینها افراد و عناصری هستند از مكان‌های مختلف جمع شدند. این 47 نفر را به تمدن‌های مختلف در كره زمین تقسیم كرده‌اند.



:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
 

ولايت فقيه میراث گرانسنگ امام خمینی(رضي الله عنه)

حجت‌الاسلام والمسلمین سيد محمّدمهدی ميرباقری

مقدمه

به مناسبت سالگرد ارتحال بزرگ مردی که هدایت و پیروزی انقلابمان مدیون ولایت الهی اوست و نه تنها انقلاب ایران، که تحولات اجتماعی مهم سه دهه اخیر و بلکه فراتر از آن، احیاء مجدد هویت دینی جوامع در این سالها رهین ایمان و اندیشه و عملکرد الهی اوست. به جاست در این سالگرد بر بزرگترین یادگار این آیت الهی یعنی ولایت فقیه مروری اجمالی داشته باشیم.

با تولد انقلاب اسلامى و تشكيل حكومت دينى، بحث ولايت فقيه شكل جديد و پيچيده‏اى به خود گرفت. چون مرام انقلاب، آرمان خواهى دينى و شعار جهان محورى آن، «حكومت اسلامى» بوده است پس طبيعى است كه نوعى اصطكاك و چالش با آرمان و مرام دنياى ماديت داشته باشد. و روشن است كه موضع اساسى درگيرى فرهنگى ما با غرب، همان نهادينه كردن حكومت دينى و تثبيت موقعیت و موفقيت نظام ولايى اسلام است. از اين رو مهمترين هدف در هجوم فرهنگى دشمن، از ميان بردن همين نقطه قوت حكومت دينى است. و براى رسيدن به این مقصود همواره در صدد القاى اين شبهه است كه «اسلام قدرت اداره جامعه را ندارد».

گفتنى است، در ميان دوستان نيز بحث كار آمدى و حيطه قدرت عملكردىِ ولايت فقيه، بارها بحث و بررسىِ جدّى شده است و به دنبال آن، نزاع‏ها و ديدگاههاى فراوانى را شاهد بوده و هستيم.

از مهمترين موضوعات اين بحث، ارتباط گسترده «حكومت»، «فقه» و «حاكم» است. داشتن هر گونه ديدگاهى در اين موضوع، ترسيمى خاص از حكومت دينى و نحوه دخالت ولايت فقيه در امر اداره نظام را به دنبال خواهد داشت.  البته بحث در باره «نسبت دين و حكومت» در حوزه‏هاى گوناگون قابليت طرح و بررسى دارد كه پاره‏اى از آن‌ها مربوط به مسائل اعتقادى و در حوزه انديشه‏هاى كلامى و پاره‏اى ديگر مربوط به مباحث سياسی و بخشی هم مربوط به حقوق اساسى است. پيش از طرح نظريه‏ها، شايسته است به این نكته مهم توجه داشته باشيم كه: اين بحث اگر چه به صورت پراكنده در پيشينه معارف دينى وجود دارد و انديشمندانى هم به آن پرداخته‏اند، ليكن پيش از پیروزی انقلاب، هيچگاه جايگاه واقعى خود را پيدا نكرد.

آنچه در اين نوشتار از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد، بحث درباره اين مطلب است كه آيا ولايت با «فقه» است يا «فقيه»؟ يعنى در سرپرستى و ولايت جامعه، كسى كه ولايت مى‏كند، فقيه است يا فقه؟

پاسخ اين پرسش، به چگونگى برداشت ما از «ولايت فقه» و «ولايت فقيه» بر مى‏گردد.



:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
گفتاری از حضرت استاد میرباقری:

چگونه مسیر سلوک الی الله آغاز می‌شود؟

 

 او قدم اول با سرمايه‌هایش، با فكر و روحش و با رياضت‌ها، مراقبه‌ها، محاسبه هايي كه مي‌كند، در طريق دستيابي به هدفش - خدای متعال- حركت مي‌كند. او با اين گام‌ها به دركي از حقيقت، حضرت حق، دنيا و ما سوي‌الله مي‌رسد كه در این مرحله، همۀ مسيرها را بن‌بست مي‌بيند و تنها راه را همان راه خداي متعال مي‌بيند. بی‌قراری‌ها و اشتیاق‌ها برای چنين انساني، امكان بازگشت به دنيا و با دنيا و با ديگران زندگي كردن از بین می‌رود و ديگر نمي‌تواند در دنيا قرار بگيرد:

 

انسان خداي متعال را در سلوك خود «انتخاب» مي‌كند، یعنی از بين محبوب‌ها و معبودها، رو به خداي متعال مي‌آورد و به سمت اوحركت مي‌كند.

 لَولا الاَجَلُ الذي كَتَبَ اَلله عليهم، لَم تَستَقِرَّ اَرواحَهُم في اجسادِهِم طَرفَه عَينٍ، شُوقَاً اِلي الثَّوابِ و خُوفَاً مِن العِقابِ
 انساني كه به اين مقام مي‌رسد در عين حال كاملاً متوجه است كه با توان و سرمايۀ خود امكان رسيدن به محبوب را ندارد، او مي‌فهمد كه راه‌ها براي سلوك تنگ هستند. شهود، تجربه، عقل، رياضت، راه‌هایي نيستند كه ما را به كمال محبوب برسانند چرا که همۀ رياضت‌ها و بقیه راه‌های ما به اندازۀ خود ما و ظرفیت ماست و این برای چنین راهی کارگشا نیست. حتی احساس مي‌كند كه همۀ اهل سلوك در دامنۀ اين قله‌هاي بلند زمين‌گير شده‌اند. پس طبيعی است که آن چه را  كه طلب مي‌كند اين است:
 فَاسلُك بِنَا سُبُلَ الوُصُولِ اِلَيكَ وَ يَسِّرنَا فِي الطُّرُقِ الوُفُودِ عَلَيكَ. عزد عَلينَا البَعيد و سِّهل عَلينا العَسير الشديد


:: بازدید از این مطلب : 433
|
امتیاز مطلب : 172
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است: «فلنحیینّه حیاة طیّبة». حیات طیبه یعنى چه؟ زندگى پاكیزه یعنى چه؟ یعنى زندگى‌اى كه در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیاى انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگى فردى در آن تأمین است، آرامش روحى در آن هست، سكینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانى در آن وجود دارد؛ فوائد اجتماعى، سعادت اجتماعى، عزت اجتماعى، استقلال و آزادى عمومى هم در آن تأمین است. قرآن اینها را به ما وعده داده است.

وقتى قرآن میگوید: «فلنحیینّه حیاة طیّبة»، یعنى همه‌ى اینها؛ یعنى آن زندگى‌اى كه در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با اینها فاصله داریم؛ باید به اینها برسیم.

 انس با قرآن، آشنائى با قرآن، ما را نزدیك میكند. این جلسات قرآنى، این دوره‌هاى قرآنى، این مسابقات قرآنى، اینى كه ما به تربیت قرّاء و حفّاظ دل بستیم، به خاطر این است؛ اینها همه‌اش مقدمه است؛ ولى مقدمات لازمى است.

 من باز هم به جوانان عزیزمان توصیه میكنم كه با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست كنید. «و ما جالس  هذا القران أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فى هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنید، یك پرده از پرده‌هاى جهالت شما برداشته میشود؛ یك چشمه از چشمه‌هاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا میكند و جارى میشود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اینها لازم است.

 



:: بازدید از این مطلب : 482
|
امتیاز مطلب : 163
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 و در اين سرزمين مقدس پيمان پيروزي و بركت با او بسته شد. و اين عهد در هنگامي بود كه ابراهيم سالخورده فرزندي نداشت. و تنها بود.

ابراهيم از كنيز ساره- هاجر – اسماعيل را آورد، و از ساره اسحاق را.

اسماعيل، گرفتار خشم ساره شد و در سرزمين خشك و تنها با مادرش تنها ماند و در هنگامه تنهايي و تشنگي، در هنگامه اي كه مادرش در كوه ها فرياد مي زد: «هل بالوادي من انيس»، چشمه زمزم از زير پايش جوشيد و كاروان ها تنهاييشان را گرفتند و عاقبت با ابراهيم بناي كعبه را نهادند.

اسماعيل، آيه حق، در سرزمين خشك و تنها رشد كرد و زياد شد و بركت يافت.

اما اسحاق در كنار مادر در همان سرزمين ماند و رشد كرد. و يعقوب را آورد و يعقوب فرزندان بسيار . و در اين ميانه يوسف را ازهمه بيشتر دوست مي داشت.

برادران بر يوسف حسد بردند و به كشتن او همت گماشتند. اما عاقبت او را در چاهي گذاشتند.

چاه بر سر راه كاروان بود و كاروانيان به جاي آب، يوسف را به دست آوردند. و به قيمت ناچيزي او را خريدند. و به مصر آوردند.



:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 

 خانه‌ای که در آن قرآن خوانده می‌شود، آن‌چنان نورانی می‌شود که ملائکه از آن استفاده می‌کنند. یعنی انوار این خانه، فوق انوار عالم ملائک می‌شود. حال این کتاب در اختیار ماست؛ انس با این کتاب، تلاوت این کتاب، بخصوص در خلوت و به خصوص با خشوع و تواضع که اصل ادب تلاوت، خشوع باطنی است؛ خشوع باطنی است که مبداء ظهور انوار و حقیقت کتاب در وجود انسان می‌شود. هیچ چیزی به اندازه تواضع و خشوع باطنی، قلب انسان را برای درک و ظهور حقیقت کتاب [الهی] آماده نمی‌کند.

بنابراین، انس با این کتاب [قرآن] بخصوص در سحر و در خلوت شب، و بین‌الطلوعین [مبداء تحولات بنیادین در انسان می‌شود]. در روایات آمده است که بیداری در بین‌الطلوعین برای جلب رزق از تلاش‌های دیگر بسیار کارآمدتر است. بیداری در این اوقات و مراقبه در این ساعت از روز، برکت در روز را در پی دارد. یعنی زمینه‌هایی که انسان می‌خواهد تلاش کند و با تلاش آن‌ها را به دست آورد، با توفیق الهی مهیا می‌کند. کسانی که مراقبه‌ی در بین‌الطلوعین را تجربه کرده‌اند، می‌گویند کارهای روزانه‌شان با سهولت و روانی انجام می‌شود.

مراقبه بر درک سحر، توفیق نورانیت و زمینه‌ی تحصیل توبه و طهارت انسان را در پی دارد. مراقبه بر بین‌الطلوعین نیز وسعت و برک در روزی انسان را به ارمغان می‌آورد. در روایات وارد شده است که کسی که بین‌ الطلوعین را بخوابد، رزق آن روزش را از دست می‌دهد. اگر چیزی هم به او برسد از رزق دیگران است. یعنی آن روز را مهمان روزی دیگران می‌شود.   



:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
گمان رایج در چند دهه اخیر که ابتدا در برخی آثار تفسیری1 و غیر تفسیری2 انعکاس یافته و سپس به باوری مشهور و مسلط تبدیل شده، ( و بعضاً نتایج دیگری نیز از جمله سجده فرشتگان بر نوع آدم و آدمیت، اومانیسم اسلامی ‌و یا دموکراسی اسلامی‌و ... بر آن مترتب گشته) این است که نوع انسان و آدمی، خلیفه خداوند در زمین است و آیه شریفه «انی جاعل فی الارض خلیفة»3 را ناظر به این عقیده و باور می‌داند. این تفسیر از آیه مزبور تا پیش از کمتر از یک قرن اخیر، تقریباً سابقهای نداشته است4 و برای اولین بار در تفاسیر المنار و فی ظلال القران، آثار عالمان سنی مذهب، رشید رضا و سید قطب مطرح شده است . تا پیش از مقطع یاد شده، عموم مفسران تنها حضرت آدم علیه السلام را مصداق مشخص خلیفة الله در آیه مزبور می‌دانستند و البته این عنوان را بعد از آدم علیه السلام بر دیگر انبیای الهی، و مفسران شیعه علاوه بر انبیاء، بر ائمه معصومِین علیهم السلام نیز صادق می‌دانستند.
 


:: بازدید از این مطلب : 389
|
امتیاز مطلب : 158
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد