نوشته شده توسط : حسين همتي
فضای رسانه ای کشور ظرف یکی دو سال اخیر حاوی گفتگوها و چالش های متعدد شفاهی و کتبی پیرامون مخالفت و موافقت با فلسفه و عرفان مصطلح بوده است. این امر گر چه برای عده ای ناخوشایند بوده است اما عده ای دیگر از این مباحث استقبال کرده و طرح چنین گفتگوهایی را در فضای راکد و بی نشاط فکری و نظری کنونی مایه تحرک دانسته و به فال نیک گرفته اند. در واکنش های موافقان و مدافعان فلسفه و عرفان نکته ای بسی چشمگیر می نماید و آن استناد به نام و گفته برخی از بزرگان و صاحب نامان و رجال مشهور و اغلب محترم در اثبات حقانیت فلسفه و عرفان است و این در حالی است که اهالی فلسفه و عرفان هر گاه پای استناد به احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام در رد مبانی فلسفی و عرفانی به میان می آید، اغلب بی درنگ با طرح این مساله که مباحث فلسفی تعبدی نیست و مبتنی بر استدلال و تعقل است باب هر گونه استناد به روایات و احادیث را مسدود کرده و با قیافه ای کاملا حق به جانب خویش را نشسته بر مسند تحقیق و برهان می انگارند.

:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , ,
:: بازدید از این مطلب : 614
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 6 مهر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
حسين همتي(علی محمدی)
 
 
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۰
 
اگر فوتباليست هيچ يك از مظاهر ديني را رعايت نكند و با دختران آن چناني در پارتي شبانه دستگير شود و اگر در مسابقات خارج از كشور از در عقب هتل محل اقامت فرار كرده و به ديسكو برود و به صورت ساختگي مصدوم شود مشكلي نيست چون فوتباليست است
 

سرویس اجتماعی ندای انقلاب// اگر شما به عنوان كارگر و يا كارمند و يا يك شهروند و يا روستاوند به هر علتي به يكي از بانك ها مراجعه كنيد و بخواهيد يك وام خيلي كوچك بگيريد همه خواهند گفت كه نداريم ، مگر نمي بينيد كه در تحريم هستيم؟ و هزار بهانه تا وام را به شما ندهند.
اگر شما به عنوان يك كارمند و يا يك كارگر براي رفاه حال خود و زن و فرزندانتان در سفرهاي خارج از شهر و يا تفريحات آخر هفته قصد كنيد يك خودروي سواري بخريد متوجه مي شويد كه همين پرايدي كه همه از ناامن بودن آن در جاده ها مي گويند در طي هفته هاي اخير به قيمت بي سابقه ۱۲ ميليون و هشتصد و پنجاه تومان رسيده است ونه تنها از خير خريد پرايد كه از خير سفر هم مي گذريد و حساب مي كنيد كه چند سال ديگر بايد پول جمع كنيد تا بتوانيد همين ماشين را بخريد.
 



:: موضوعات مرتبط: حسين همتي , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 754
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
حسين همتي
 
 
 
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۵۱
 
 
یادداشت- حسین همتی// هر چهار سال يكبار كه المپيك برگزار مي شود فرصت مناسبي است تا اتفاقات تازه اي در عرصه جهاني تحت لوا و در همهمه المپيك رخ دهد و تعداد زيادي انسان بي گناه در گوشه و كنار اين هستي پهناور كشته شوند، البته اين نكته اي است كه هر بار اتفاق مي افتد و شايد از گرگ انتظار دريدن داشتن، انتظاري به جا و شايسته باشد.
ليكن سوال در اينجاست كه در ام القراي جهان اسلام، در كشوري كه مدعي دفاع از حقوق محرومان است، در كشوري كه دوستداران خاندان پيامبر(ص) حداكثر جمعيت آن را تشكيل مي دهند، چگونه است كه فقط چند طومار چند صد امضايي و چند تحصن حداكثر چند هزار نفري در دفاع از مردم مسلمان ميانمار صورت پذيرفته است و انگار خيلي ها نمي دانند، در همين آسياي خودمان، هر روز چند صد نفر به جرم مسلمان بودن هتك حرمت شده، مثله مي شوند و در آتش مي سوزند، و انگار نمي دانند در همين روزهايي كه ما زندگي مي كنيم زنده زنده آدمها را در آتش مي سوزانند و هيچ كس صدايش بلند نمي شود، پيش ترها كه سوره بروج را مي خواندم فكر مي كردم كه اصحاب اخدود چه انسان هاي جنايتكاري بودند كه به همسايگان خود نيز رحم نمي كردند و آنها را به دليل تفاوت در دين و آيين در گودال آتش مي سوزاندند ولي امروز مي بينيم كه در قرن بيست و يكم، قرن ارتباطات و اطلاعات همان رفتار با چند صد درجه افزايش در حال انجام است. اما وقتي اصحاب اخدود به سرزمين همسايه حمله كرده و آنها را با آن تفصيلات در آتش سوزاندند پس از چندي خبر به ديگر همسايه رسيد و با حمله اي برق آسا همان كار كه با مسيحيان انجام شده بود با اصحاب اخدود (يهوديان) انجام دادند و در گودالي كه خود كنده بودند آنها را سوزاندند.
 


:: موضوعات مرتبط: حسين همتي , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 669
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

حسين همتي

چند وقتي است كه بحث داغ رسانه ها در كشور بحث حجاب و عفاف است و هر كسي از دريچه اي به زواياي اين امر مهم مي پردازد.

برخي آن را يك امر شخصي دانسته و عمل به آن را در حد يك وظيفه فردي مي دانند و برخي ورود در عرصه حجاب و عفاف را امري حكومتي و از وظايف حاكميت بر مي شمرند.

البته ما اصلا نمي خواهيم وارد اين مباحث و مسائل شويم بلكه آنچه نگارنده در پي آن است ارتباط چندين موضوع با همين بحث و ارائه راه حلي قابل انجام است.



:: موضوعات مرتبط: حسين همتي , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 778
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 

 مولوی در مثنوی  در راستای جبر اندیشی عرفانی با یک دروغ پردازی از زبان امیر المؤمنین علی علیه السلام ابن ملجم را تبرئه کرده و به وی می گوید که من از تو هیچ بغضی در دلم ندارم. چرا که قاتل من تو نبودی. تو فقط آلت فعل خداوند بودی و قاتل واقعی من خداوند بود!:

من همي گويم برو جفّ القلم
زان قلم بس سرنگون گردد علم
هيچ بغضي نيست در جانم ز تو
زان که اين را من نمي‏دانم  ز تو
آلت حقي تو، فاعل دست حق
كي زنم بر آلت حق طعن و دق!

و بعد از زبان امیر المؤمنین به دروغ خطاب به ابن ملجم می گوید که بابت عملی که مرتکب شده ای نگران نباش، من در قیامت شفیع تو خواهم بود:

ليك بي‏غـم تو، شفيع تو منـــم
خـواجـه روحـم نـه ممــلـــوك تـــنم

در باره جبر گرایی مولوی و فلسفه و عرفان در آینده نیز خواهیم نوشت.



:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , ,
:: بازدید از این مطلب : 693
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 

 

 در جلد 51 بحار الانوار در بخش معرفی کسانی که ادعای دروغ وکالت و یا ارتباط با حضرت حجت سلام الله علیه را کرده اند و مدعی کرامات بوده اند، نام حلاج نیشابوری عارف معروف و شهید! عرفا نیز آمده است . این امر در حالی است که حلاج سنی بوده است اما در مقطعی برای جذب شیعیان ادعای شیعه گری نموده و خود را وکیل حضرت حجت علیه السلام معرفی کرده و سفری نیز به قم می کند. مرحوم مجلسی به نقل از شیخ طوسی می نویسد:

«ابو نصر هبة اللَّه بن محمد كاتب، دخترزاده ام كلثوم دختر محمد بن عثمان، براى من (شيخ طوسى) نقل كرد كه: چون خداوند خواست اعمال «حلّاج» را آشكار سازد و او را رسوا و خوار گرداند، اين طور پيشامد كرد كه «حلّاج» خيال كرد ابو سهل بن اسماعيل بن على نوبختى  رضى‌اللَّه‌عنه  هم از كسانى است كه فريب دوز و كلك او را مي‌خورد و نيرنگ او در وى مؤثر واقع مى‏شود. لذا کسی را فرستاد نزد وى و او را به اطاعت خود دعوت کرد. او با كمال نادانى چنين پنداشته بود كه ابو سهل‏  هم در اين خصوص مانند ساير افراد ضعيف الايمان است و فريفته وى مى‏شود. از اين رو پيوسته او را به سوى خود دعوت مي‌كرد و به آرامى نيرنگ‌هاى خود را براى جلب وى به رخ او مي‌كشيد، زيرا موقعيت علم و ادب ابو سهل در ميان مردم مشهور بود.



:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 655
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
حسین همتی
 
 
 
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۳۶

سرویس فرهنگی- هنری ندای انقلاب//چند روز پيش بود – ۲۸ تيرماه – كه شبكه پويا نمايي يا همان انيميشن با حضور رئيس جمهور به صورت رسمي افتتاح شد هر چند كه از ۸ تير ماه سال جاري اين شبكه به صورت آزمايشي بر روي تلويزيون هاي داراي كانال ديجيتال قابل دريافت بود.
البته اين كه صدا و سيما توانسته است شبكه جديدي را افتتاح نمايد شايد از منظر خيلي از خوانندگان خوب باشد ولي واقعيتهايي در كنار اين شبكه ها موجود است كه شايد بد نباشد به آنها نيز توجه كنيم و به سخنراني چند سخنران و پيامك چند فرد بزرگسال در قسمت زيرنويس شبكه در مزايا و لزوم وجود اين شبكه اكتفا نكنيم:
توجه به ماهيت رسانه و تاثيرگذاري آن بر مخاطب علي الخصوص مخاطب خردسال و كودك بر هيچ كس پوشيده نيست و تحقيقات گوناگوني كه رسانه علي الخصوص تلويزيون بر خردسالان دارد قابل دستيابي و در دسترس همگان قرار دارد كه گوشه هايي از آن را با هم مرور مي كنيم:
 



:: موضوعات مرتبط: حسين همتي , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 619
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
نگاهی به بیستمین نمایشگاه قرآن
 
 
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۷
 
بيستمين نمايشگاه قرآن هم آغاز بكار كرد و خيال مسئولان قرآني كشور تا حدودي راحت شد كه يك سال ديگر بر عمر اين نمايشگاه افزوده شد.
 
سرویس فرهنگی هنری ندای انقلاب/ بيستمين نمايشگاه قرآن هم آغاز بكار كرد و خيال مسئولان قرآني كشور تا حدودي راحت شد كه يك سال ديگر بر عمر اين نمايشگاه افزوده شد.
غرفه ها مجددا در ۱۰ روز اول نمايشگاه نصفه و نيمه آغاز بكار مي كنند و علي الخصوص در بخش نهادها و سازمانهاي دولتي سعي مي كنند تا نسبت به سال قبل فعاليتهاي بهتري داشته باشند و با خرج كردن پول هاي كلان و معمولا بي حساب و كتاب سعي مي كنند تا غرفه هاي زيباتري داشته باشند ولي شايد بتوان گفت فقط زيباتر.
تنها غرفه هايي كه مي شود گفت از اول با برنامه وارد مي شوند و از روزهاي اول كمتر به زيبايي ظاهري و غرفه آرايي مي پردازند و بيشتر به مخاطب مي انديشند غرفه هاي فروش كتب و محصولات قرآني و موسسات قرآني غير دولتي است.
شايد بسياري از علاقمندان علل مختلفي را براي اين اتفاق بر شمارند ولي بد نيست گوشه اي از اين دلايل را با هم مرور كنيم تا شايد براي سالهاي آينده اتفاقي در خور شأن قرآن در نمايشگاه قرآن بيفتد.
 


:: موضوعات مرتبط: حسين همتي , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 573
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
تیم سردبیری روزنامه چیزی فراتر از چپ بودند و در واقع و بطن قضیه به نوعی یک اپوزیسیون نسبت به نظام و یا لا اقل بسیاری از ارکان و اصول نظام بودند، چیزی که بعدا در جریان انتشار مجله کیان توسط همین تیم خودش را نشان داد.
مشرق : در پی اظهارات سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق و نماینده حضرت امام در موسسه کیهان در گفتگو با سایت تاریخ ایرانی در باره دوران حضور و مسؤولیتش در کیهان و نیز طرح نکاتی در باره مهدی نصیری، سردبیر و مدیر مسؤول سابق روزنامه کیهان، در گفتگویی با مهدی نصیری نظرش را در باره اظهارات خاتمی جویا شدیم.

 مشرق: نظرتان در باره این تعبیر خاتمی که نصیری در کیهان کودتا کرد، چیست؟

نصیری: در پاسخ شما بهتر است ابتدا به چگونگی ورودم به کیهان اشاره ای داشته باشم و بعد به نکات مطرح شده از سوی جناب آقای خاتمی بپردازیم.

بنده با شهید بزرگوار سید حسن شاهچراغی ـ که آقای خاتمی از ایشان به حق با عظمت و احترام یاد کردند ـ علی رغم ده سال فاصله سنی ای که داشتیم رابطه دوستی ای صمیمی داشتم و این به دلیل خلق حسن و نیکوی آن شهید بود. ایشان در سال 61 با معرفی آقای خاتمی نماینده حضرت امام در کیهان و تایید حضرت امام به عنوان سرپرست و به نوعی قائم مقام نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان منصوب می شوند. ایشان در همان سال یا سال بعد آن به من که طلبه حوزه علمیه قم بودم و مشغول خواندن دروس سطح، پیشنهاد کرد که با موسسه کیهان و مشخصا با مجله زن روز همکاری داشته باشم و یک روز هم که در دفترش در کیهان بودم یکی از اعضای سردبیری زن روز را صدا کرد...

مشرق: اسم ایشان را به خاطر دارید؟

نصیری: بله خانم اسکندری که از نیروهای خوب و معتقد مجله زن روز و مورد اعتماد شهید شاهچراغی بود.

مشرق: بعد؟

نصیری: بنده را به ایشان معرفی کرد و گفت که مثلا به نحوی از من استفاده شود. من چند روز بعد مقاله ای را با مضمونی اخلاقی برای زن روز نوشتم و چاپ شد. در واقع این نوعی زمینه چینی از طرف شهید شاهچراغی برای وصل شدن من به کیهان بود اما من به ایشان گفتم که می خواهم درسم را در قم ادامه بدهم و خلاصه همکاری با کیهان پا نگرفت.


 


:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , سخنراني ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
 

علامه سيد منيرالدين حسيني(ره)

 


مقدمه

 

اين‌كه: «بايد اخبار راست به مردم گفته شود»؛ «اطمينان آنها جلب شود»؛ «اعتماد عمومي، اصل و اساس حركت است» و يا سخنان ديگری از اين دست، از نظر كمپاني‌هاي خبري دنيا، «داستان‌هايي» بيش نيستند كه تنها بايد به «مردم» القا شوند. از منظر آنان، خبر بايد توليد شود؛ يعني الگوي تنظيم اخبار در اين كمپاني‌ها، به گونه‌اي است كه اصلاً نيازي به دروغ گفتن نيست. آنها خود به شيوه‌اي اخبار را تنظيم مي‌كنند كه خبر «ايجاد» شود. بزرگ و كوچك كردن‌ها، حذف كردن‌ها، بايكوت كردن‌ها و ... این ادعا را که می‌گویند باید يك مطلب صحيح، همان گونه كه هست به مردم ارائه شود، با تردید روبرو می‌کنند. كسي هم كه خيال مي‌كند هر آنچه آنها مي‌گويند صحيح است، نفهميده كه ادارة فعلي دنيا چگونه است!

 

 1 ـ روش تحلیل ماهیت روزنامه نگاری و رسانه‌ها

 

اما در خصوص مطبوعات كه بخشي از رسانه‌ها محسوب مي‌شوند و در نتيجه از قانون ارتباطات عمومي تبعيت مي‌كنند، بايد گفت، ابتدا فرض مي‌كنيم كه ما اصلاً اطلاعي درباره‌ آنها نداريم و بنابراين حرفي نيز نمي‌توانيم در اين خصوص بزنيم. سپس به سراغ دستگاهي كه در اصول شيعه ‌داريم، می‌رویم. یعنی ابزاري ‌داريم كه اگر وقت كافي و لازم براي آن صرف كنيم، مي‌توانيم اصول، ساختارها و تعاريف آن را به دست آوريم. به اين صورت كه، نخست براي اين مطلب تعريف فلسفي ارائه داده و آن را با تعاريف ديگر هماهنگ مي‌كنيم؛ «موضوعاً، موضوعات و آثارش» را ملاحظه كرده و ربطش را با رشد فهم بشر و جامعه (به معناي يك مجموعه و نظام) بيان مي‌كنيم. پس از آن، ديگر تعاريف مورد نياز دیگر، در زمينه‌هاي ساختاري رسانه‌ها مثل تعريف هوش، حافظه و «نحوة به نتيجه رساندن و توليد مفهوم» (كه همان به نهايت رساندن عمليات سنجشي است مي‌باشد)، را به «فهم» و «جامعه» ارائه كرده و انطباق می‌دهيم. هم‌چنين تأثير آنها را بر عوامل دروني فرد (گرايش و رفتار عيني) و نيز رفتار جمعي نظام، ملاحظه كرده و معين كنيم كه تأثير اين به اصطلاح «هوش» و «حافظة اجتماعي» و نيز «به نتيجه رسيدن يا استنتاج اجتماعي»، بر «گرايش اجتماعي»، «عقايد» و «اعمال، رفتار و ساختارها» چيست؟ پس از انجام همه اين كارهاست كه مي‌توانيم ارتباط روزنامه (مطبوعات) را با ساير تعاريف معين كنيم و تا زماني هم كه از تمام اين زيرساختارها مطلع نشويم، به ماهيت حقيقي روزنامه (مطبوعات) پی نخواهيم برد. در واقع بايد ابتدا يك تعريف فلسفي ارائه شود؛ سپس، يك تحقيق جدي علمي در اين زمينه به عمل آورد؛ پس از آن خطر وضعيت روزنامه‌نگاري امروز را اثبات كرد و در نهایت مي‌توانيم به ارائة قوانين حقوقي‌اش بپردازيم. انجام تمامي اين مراحل به عهده مركز تحقيقات استراتژيك خواهد بود.



:: موضوعات مرتبط: سيد منيرالدين حسيني الهاشمي , ,
:: بازدید از این مطلب : 450
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي
 

علامه سید منیرالدین حسينی (ره)

 

 1.موانع ساختاری پيشرفت اقتصادي، از ديدگاه سرمايه­داري و اسلام

 

موانع ساختاري اقتصاد، از نظر کارشناساني كه براساس تعليمات نظام سرمايه‌داري آموزش ديده­اند، ايستادن در مقابل هرگونه انگيزشي است كه براي اقتصاد لازم است. مثلاً آنها «اصالت تنوع»، «مصرف­گرايي»، و اموري از اين دست را که از نظر مسلمانان ارزش خوانده نمي شود، ارزش مي­دانند. ارزش از منظر سرمايه­داري، «تشديد تمایلات بشر» است، در حالی که از نظر اسلام، عملي که لذت طلبي را در بشر افزايش دهد، با ارزش­هايش سازگاري ندارد.

 

 در زمينة تقابل خورد ارزشهاي اقتصاد سرمايه‌داري و نظام اسلامي چند نمونه ذكر مي­گردد: اسراف ـ به معناي نوعی مصرف که توأم با تفاخر و تحقير کردن طبقة ديگر  است ـ با ايده­آل­هاي اسلامي نمي‌سازد. مثلاً ساختن دکور براي «منزل شخصي» و یا «در محل کار و اجتماع»، كه آن «تفاخر» و «تجمل» را به نمايش گذارد، سبب «تحقير» ديگران شود و «حسد» و در پي آن «حرص» را در جامعه گسترش دهد، با ارزشهاي اسلامي مغاير است. اما براي فردي كه به وسیله قوانين جامعة سرمايه‌داري، سهم بيشتري از بازار سرمايه و ثروت را به دست آورده است، اين تفاخرها و تحقيرها، ارزش مي باشد. اين قوانين سبب شده تا افراد آن جامعه «حريص»­تر گشته، حس «حسادت» در آنها بيشتر شود و جامعه به سمت شکاف طبقاتيِ بيشتر ميل كند.

 

 



:: موضوعات مرتبط: سيد منيرالدين حسيني الهاشمي , ,
:: بازدید از این مطلب : 607
|
امتیاز مطلب : 158
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

گفتاری از حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری

 

عاشورا، کانونی برای سلوک

درست است که از حادثه ی عاشورا قرن هاست می گذرد؛ اما عاشورا حادثه ی جاری در تاریخ  است. هر سال که عاشورا فرا می رسد، لازم است که با یک سلسله مراقبه ها و محاسبه های خاص عاشورا، به استقبال این موسم شریف برویم. چرا که برای درک عاشورای هر سال همانند درک شب قدر، مراقبه های تازه و مختص آن سال لازم است.

کتاب های "المراقبات" که از علمای بزرگ شیعه برای ما به یادگار مانده است، برنامه ها و مراقبه هایی را درخود جای داده اند که اهل سلوک، نسبت به رعایت آن در طول سال احتمال خاصی دارند. هیچ سالکی به بهانه انجام دادن برنامه های سلوکی یک سال، برای مقید شدن به آن ها در طول سال های دیگر سر باز نمی زند. بلکه هر سال محاسبه های جدیدی را آغاز می کند تا طریق تازه ای را طی کند.

در احوالات بزرگان ما نقل شده است که ایشان در ماه رمضان برنامه هایی را برای خود مقرر می کردند تا به درک فیض شب قدر نائل شوند. اگر به این فضیلت نمی رسیدند، سعی می کردند به هر ترتیبی که شده در آخر ماه رمضان جبران ما فات کنند. در نهایت، اگر از این فیض هم محروم می شدند، از فردای ماه رمضان برای ماه رمضان و شب قدر سال بعد، خود را محیا می کردند.

برای درک محرم وعاشورا نیز چنین سلوکی وارد شده است. با آغاز محرم، شیعیان و محبان اهل بیت یک سلسله مراقبه، مشارطه و محاسبه هایی را آغاز می کنند تا در روز عاشورا به کاروان حسینی ملحق شوند. اما آنان که از قافله جا می مانند، از فردای عاشورا نیز باید مراقبه، مشارطه و محاسبه هایی را آغاز کنند تا به حول و قوه الهی به کاروان عاشورای سال بعد ملحق شوند. رابطه ی ما با عاشورا هیچ وقت تمام شدنی نیست و این سلوک همیشه جاریست.



:: موضوعات مرتبط: استاد سيد محمد مهدي ميرباقري , ,
:: بازدید از این مطلب : 445
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

     انسان امروزي با حجم گسترده و گسيخته‌اي از اطلاعات روبه رو است که سر چشمه آن نبوغ و اشتياق او در پديد آوردن پديده‌هاي جديد است. به نظر نويسنده، سيستم دفاعي انسان دچار نوعي «ايدز فرهنگي» شده و در برابر سرطان اطلاعات، که تمام شئون زندگي او را فرا گرفته است، قادر به ارزيابي و گزينش اطلاعات نيست. راه حل نويسنده براي رهايي انسان از اين بيماري، حضور «فرا روايتي» است که وي بتواند با متوسل شدن به آن زندگي خود را بازسازي کند و در گزينش و ارزشيابي اطلاعات از آن بهره گيرد.

     ● نويسنده: نيل - پستمن 

پروفسور نيل پستمن، استاد دانشگاه نيويورک، پنجم اکتبر سال 2003 در سن 72 سالگي درگذشت. وي به مدت 42 سال عضو هيئت علمي دانشگاه نيويورک بود. پستمن در سال 1971 آموزشگاه برنامه‌هاي آموزشي «بوم شناسي رسانه» را تأسيس کرد. وي همچنين تا سال 2002 رئيس بخش فرهنگ و ارتباطات بود. پستمن مؤلف بيست کتاب و بيش از 200 مقاله مي‌باشد. کتبي چون: «آموزش، عملياتي خرابکارانه»، «محو شدن دوران کودکي»، «سرگرم کردن خود تا مرگ» و «تکنوپلي». متن زير خلاصه‌اي از سخنراني نيل پستمن در «Shorenstein Center» مي‌باشد که در هفتم فوريه سال 1995 ايراد شده است:

عنوان اين نشست « عصر اطلاعات: موهبت يا مصيبت ». نمي‌دانم، شايد «يک مصيبت يا يک موهبت». حدس مي‌زنم بسياري از شما مايل باشيد درمورد «برکات» عصر اطلاعات صحبت کنيد. بنابراين اجازه دهيد من با «مصيبت‌ها» شروع کنم. خانم ميلاي در کتاب «صيادي که صيد شد» در قطعه‌اي از اشعارش اين مصيبت را به خوبي پيش گويي کرده است. او در اين شعر دقيقاً مشکلي را توصيف کرده است که بسيار مرا آزار مي‌دهد. در اين شعر آمده: « در اين عصر موهبت، در ساعات تاريک آن، از آسمان باراني شهاب گونه از حقايق مي‌بارد. نه از حضورآنها سؤال مي‌شود و نه پيوستگي دارند. آگاهي کافي براي نجات ما از اين بيماري، ريسندگي روزانه است. اما دستگاه بافندگي وجود ندارد که چنين کالبدي را به وجود آورد.»



:: موضوعات مرتبط: نيل پستمن , ,
:: بازدید از این مطلب : 489
|
امتیاز مطلب : 127
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : شنبه 28 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 با نگاهی به کتاب «مغز متفکر جهان شیعه»

جابر بن حیان یکی از مبهم ترین شخصیت های تاریخی اسلامی است و در باره کمتر شخصیتی این مقدار اختلاف و تناقض گویی و تردید وجود دارد. هیچ وجهی از وجوه شخصیتی جابر ( اصل وجود او، نام او، تاریخ تولد، محل تولد، آثار، مذهب سال وفات و مدفن) مورد اتفاق مورخان نیست.

مهدی نصیری   

 در باب اثبات مطلوبیت علوم مدرن غربی و عدم تعارض آن با دین و بلکه پیوند و تلائم آن با دین، ادله گوناگونی از سوی متدینین مطرح می شود که از جمله آنها استناد به شخصیتی تاریخی به نام جابر بن حیان است. چنین مشهور است که جابر بن حیان یکی از شاگردان برجسته امام صادق علیه السلام در علوم طبیعی و تجربی و از جمله علم شیمی و طب بوده و نظریه ها و رساله های علمی بسیاری که محصول تعالیم آن امام همام بوده است از خود به جای گذاشته است و این آثار در دسترس غربی ها قرار گرفته و مانند دیگر متون علمی ای که از تمدن اسلامی به غرب برده شد، در رنسانس علمی غرب سهمی به سزا داشته است و این بدان معناست که نه تنها تعارضی بین دین و به خصوص مکتب تشیع با علوم و تمدن جدید غربی نیست بلکه اساساً نوزایی علمی غرب مدیون و منبعث از تمدن اسلامی است.



:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 626
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 

­حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد مهدی ميرباقری

مقدمه

در زيارت عاشورا به امام حسين(ع) اين‌گونه خطاب مي‌كنيم: «و الوتر الموتور». وتر به معناي «تنها و يكتا»، و موتور «تنها شده» است. یك احتمال دربارة اين معنا، يگانگي، منحصر به فرد بودن و بي‌بديل بودن حضرت است. احتمال ديگر اين است كه، حضرت تنهاست و در اين تنهايي «موتور» است؛ يعني حضرت با نقشه و برنامه‌ريزي تنها شده است؛ به خصوص اگر توجه داشته باشيم كه درگيري سيّدالشّهدا (ع) مخفيانه نبود كه مسلمانان از آن بي‌خبر باشند. يزيد بعد از مرگ معاويه به استاندار مدينه نامه نوشت كه بايد از حسين بيعت بگيري و الاّ او را بكش و سرش را بفرست. حضرت بيعت نكردند و با تدبير از مدينه خارج شدند؛ در مكه براي مسلمانان نامة دعوت نوشتند و آنها را مطلّع كردند، علاوه بر اين مكه محل رفت و آمد مسلمانان بود و اخبار از آنجا منتشر مي‌شد. بعد هم يزيد، عده‌اي را فرستاد تا حضرت را در مكه ترور كنند و توصيه كرد كه، حتّي اگر دست حضرت به پردة كعبه بود او را بكشيد، لذا حضرت در 8 ذي‌الحجّه در حالي‌كه همه مُحرِم مي‌شدند كاملاً با سر و صدا و با حالتي كه همه متوجه باشند از مكه خارج شدند و با صراحت اعلام كردند:

كسي كه حاضر است خون دلش را در راه ما بدهد و خودش را مهيّاي لقاي خدا كرده است، همراه ما كوچ كرده، همسفر شود.[1]

از آن طرف مردم كوفه از خروج امام از مدينه و حركت به سوي مكه مطّلع شدند، نامه نوشتند و حضرت را دعوت كردند. حضرت نيز سفير فرستادند. لذا به گونه‏اي نبود كه مردم مطّلع نباشند. هم مردم حجاز، مدينه، بصره و هم مردم كوفه مطّلع بودند. كمابيش تمام مناطق اسلامي مطّلع شده بودند كه چنين حادثه‌اي در شرف اتّفاق است و امام با يزيد بيعت نكرده، ابتدا به مكه رفته سپس از مكه هم بي‌وقت خارج شده و مردم را به همكاري دعوت كرده‌اند.



:: موضوعات مرتبط: استاد سيد محمد مهدي ميرباقري , ,
:: بازدید از این مطلب : 429
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 

 گفتگو با استاد سید محمد مهدی میرباقری
منبع: ماهنامه موعود


• با توجه به اين كه شايد بزرگ‏ترين و مؤثرترين عامل در تمدن‏ها علوم باشد و اكنون سير علم و تكنولوژى تمدن غرب است كه پيش‏گام بسط تمدن در غرب به شمار مى‏رود، به نظر شما رابطه تمدن الهى كه به دست امام گسترش مى‏يابد با علم چگونه است؟ همچنين حديثى را كه مى‏فرمايد: 25 درجه از 27 درجه علم، در زمان امام عليه‏السلام به بشر عرضه مى‏شود، توضيح دهيد؟

ميرباقرى: در اين كه علم، طريق تحقق تمدن ماست، ترديدى نيست. بنابراين، تمدن حضرت باعلومى كه در آن زمان بسط و گسترش پيدا مى‏كند، ارتباط دارد و حتماً يك تمدن آرمانى و يك نظام اطلاعاتى و علمى و به تعبير ديگر، يك فرهنگ آرمانى هم خواهد داشت؛ اما سؤال اين است كه چه نسبتى بين آن علوم و اين علوم هست و آيا معنى گسترش علوم اين است كه همين علومى كه در دنياى معاصر و جود دارد و ابزارى براى دست‏يابى به ساز و كارهاى تمدن است، در آن دوره نيز به كار خواهد گرفته شد؟ در اين زمينه، دو نگاه وجود دارد؛ يك نگاه معتقد است كه علوم كنونى، علوم حقّى است و كارآمدى‏هايى كه در اختيار بشر مى‏گذارد، كارآمدى‏هاى مثبتى است؛ هر چند كه بعضى از اين اقتدار، سوءاستفاده كرده‏اند و در بعضى از موارد، استفاده‏هاى ضد اخلاقى از علم كرده‏اند؛ ولى در ذات علم، ارتباط با آرمان اخلاقى خاصى وجود ندارد؛ بلكه كارآمدى و اقتدارى در اختيار بشر قرار مى‏دهد كه مى‏تواند در اختيار ارزش‏هاى آرمانى انبيا قرار بگيرد. بنابراين، اين علوم، يك گام به سمت جامعه مهدوى است؛ يعنى بشر به نقطه‏اى از اقتدار مى‏رسد كه مى‏تواند بر پايه اين اقتدار، جامعه جهانى موعود را بنا نهد. در جامعه جهانى، آن چه ما بدان احتياج داريم، سرعت ارتباط، دقت و انضباط ارتباط و اقتدارى است كه بتوان بر اساس آن، يك نظام جهانى هماهنگ را استوار كرد و اينها، ره‏آورد همين علومى هستند كه به ويژه پس از رنسانس توليد شده است؛ گرچه كاربردهاى غلط هم داشته‏اند كه ما بايد جلوى آن كاربردهاى غلط را بگيريم.



:: موضوعات مرتبط: استاد سيد محمد مهدي ميرباقري , ,
:: بازدید از این مطلب : 456
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

در آغاز بحث ذکر چند نکته ضروري به نظر مي رسد. نکته اول اين است که حضرت علي(ع) به کميل فرمود: «ياکميل ما من حرکة الا و انت محتاج  فیها الي معرفة» اي کميل برای هر حرکت خود نیاز به معرفت و شناخت داري. اين که  ما متدين و حزب اللهی هستيم، کافي نيست. بايد در قبال هر حرف و سخن خويش و هر مرده باد و زنده بادمان معرفت هم داشته باشيم. در جايي ديگر مي فرمايند کسي که بدون بصيرت وارد ميدان عمل شود هر چه که بيشتر سرعت بگيرد از مسير اصلي انحرافش بيشتر مي شود.

 ضرورت معرفت نسبت به دين و مکتب

نکته دوم اينکه نسبت به چه چيزي معرفت پيدا کنيم. پر واضح است اولين چيزي که به آن بايد معرفت پيدا کنيم، مکتب و دين است، اينکه ببينيم خداوند، اهل بيت و ائمه معصومين (علیهم السلام) از ما چه چيزي خواسته اند .         

 در مسأله دين شناسي هم بايد  سراغ قرآن و عترت برويم. زماني به امام باقر علیه السلام عرض کردند دو نفر هستند که خيلي عالمند ولي با اهل بيت علیهم السلام نيستند. حضرت فرمودند به ايشان بگوييد: شرّقاً او غرّباً لم تجدا علماً صحيحاً الا ما خرج عن هذا البيت. به شرق و غرب برويد معرفت صحيح را جز آنچه که در  خاندان وحي و ما اهل بیت است، نمي توانيد پيدا کنيد.



:: موضوعات مرتبط: مقالات , ,
:: بازدید از این مطلب : 407
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

چه شد این سئوال در ذهن شما شکل گرفت که آیا فلسفه نسبتی با اسلام دارد یا خیر؟

 

 

مرحوم پدرم، آیت الله نصیری، از تحصیل کردگان حوزه نجف و تحت تاثیر مباحث مرحوم «میرزا مهدی اصفهانی» بود. مرحوم آیت الله خدایی که یکی از علمای دامغان و شاگرد مرحوم «میرزا مهدی اصفهانی» بود، جزواتی را از درس معارف مرحوم میرزا تقریر و تحریر کرده بود. یادم است که پدرم این تقریرات را از مرحوم آقای خدایی گرفته و کپی کرده بود و مدت زیادی مشغول مطالعه آن بود. من در سنین نوجوانی (سیزده سالگی)  برای تحصیل وارد حوزه علمیه دامغان شدم. به خاطر دارم که در سال سوم طلبگی که بودم ایشان فی الجمله بعضی از نکات را در انتقاد از مباحث فلسفی مطرح می کرد و برایم  می گفت یا گاهی در جلساتی که با  بعضی از دوستانشان داشت، من این حرفها را می شنیدم.



:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , سخنراني ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 446
|
امتیاز مطلب : 137
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

 شما در دهه 70 از جمله چهره‌هاي مطرح مطبوعاتي بوديد و در اين عرصه حضور فعالي داشتيد؛ از سردبيري و مديرمسئولي روزنامه «كيهان» گرفته تا مديرمسئولي هفته‌نامه «صبح»، اما حدود يك دهه است كه حضور چنداني در اين حوزه نداشته‌ايد. در اين دوره مشغول چه فعاليت‌هايي بوديد و چرا بار ديگر با انتشار فصلنامه «سمات» تصميم گرفتيد كه به فعاليت مطبوعاتي ادامه دهيد؟ بعد از بيش از يك دهه فعاليت مطبوعاتي در دو سه سال آخر فعاليتم به اين نتيجه رسيدم كه ما در مباحث مبنايي، زيربنايي و نظري خلاء‌ها و كمبودهاي جدي داريم. جمع‌بندي‌ام اين بود كه ريشه بسياري از مشكلات فرهنگي، اجتماعي و سياسي به اتفاقات بد و التقاط‌هايي بر مي‌گردد كه در مباني فكري ما رخ داده است. و به اين فكر افتادم كه به سهم خود وارد اين عرصه شوم و مباحث را زيربنايي‌تر و مبنايي‌تر مطرح كنم. البته تا حدودي خستگي ناشي از كار مطبوعاتي نيز در اين تصميم دخيل بود؛ چرا كه به نظرم بيش از 7 و 8 سال در عالم مطبوعات روزانه كار كردن تا حدودي موجب درجا زدن مي‌شود و براي ارتقاء فكري و روحي آدم خيلي چيزي ندارد. بنابراين من از عالم مطبوعات فاصله گرفتم و به مطالعه و تحقيق رو آوردم و دروس حوزوي را در قم دنبال كردم. * «صبح» چه سرنوشتي پيدا كرد؟ آن‌‌گونه كه خاطرم هست در اواخر آقاي ده‌نمكي آن را منتشر مي‌كرد. يك زماني حتي بحث روزنامه شدن صبح مطرح شد و بعضي از دوستان اصرار داشتند كه حتماً به‌صورت روزنامه منتشر شود كه علي‌رغم ميل باطني با اين امر موافقت كردم. قرار شد كه انتشار هفتگي متوقف شود و در يك فاصله چند ماهه تبديل به روزنامه شود، اما در عمل به دلیل مشکلات مالی اين امر تحقق نيافت و من هم آن را به فال نیک کرفتم و دیگر صبح را منتشر نکردم. طبق قانون هم اگر مدت شش ماه از انتشار نشريه‌اي بگذرد و منتشر نشود امتيازش باطل مي‌شود. در همين زمان آقاي ده‌نمكي درخواست كرد كه امتياز صبح به ايشان منتقل شود، من هم موافقت كردم و صبح را به ايشان واگذار كردم، اما تا طي شدن روال قانوني تغيير امتياز چند ماهي «صبح دوكوهه» آقاي ده‌نمكي با صاحب امتيازي و مديرمسئولي من منتشر مي‌شد و بعد از آن به‌طور كامل به ايشان منتقل شد. بعد از این مقطع ضمن ادامه دروس حوزوی و شرکت در درس خارج فقه و اصول مطالعاتی را پیرامون نسبت اسلام با مدرنیته و تجدد دنبال کردم که كتاب «اسلام و تجدد» حاصل این مطالعات بود. بعد از آن هم كتاب «فلسفه از منظر قرآن و عترت» را منتشر كردم و تا به امروز علايق و مطالعاتم عمدتا حول مباحث نظري و فكري بوده و انتشار فصلنامه «سمات» هم در راستاي همين علايق فكري و نظري است. سمات نشريه‌اي نيست كه در آن به مسائل جاري فرهنگي، سياسي و اجتماعي روز پرداخته شود، بلكه بيشتر نظر به برخي از مقولات مبنايي دارد. جمع‌بندي من اين است كه يكي از ضعف‌ها و نواقصي كه جامعه ما دچار آن است عدم مراجعه تام و تمام و جامع به قرآن و عترت است و با وجود اين‌كه در حرف و بيان همه متفق‌القول هستيم كه به عنوان شيعه و به توصيه رسول گرامي اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بايد به ثقلين (قرآن و عترت) تمسك نظري و عملي داشته باشیم، اما به اعتقاد من اين تمسك در ابعاد مختلف ناقص است و تام و تمام نيست. در اولين شماره سمات هم مطرح كرديم كه يك سري حجاب و مانع براي رجوع به قرآن و عترت وجود دارد و در آن به حجاب فلسفه، حجاب عرفان (به معناي تصوف) و حجاب مدرنيته اشاره شده است.



:: موضوعات مرتبط: مهدي نصيري , سخنراني ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 112
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسين همتي

  متن حاضرمتن ويراست شده  مصاحبه روزنامه كيهان با استاد ميرباقري است كه در تابستان 1385 چند روز پس از پايان جنگ 33 روزه اسرائيل و لبنان انجام شده است و در ايام هفته دفاع مقدس در روزنامه كيهان با عنوان «جنگ مقدس» منتشر گرديد.

پايان غرب 

1 ـ  جنگ تحميلي در بستر تاريخ انقلاب  اسلامي

در مورد حقيقت جنگ و دفاع مقدس افراد مختلف تحليل­ها و تعبيرهاي مختلفي دارند. بعضي­ها فكر مي­كنند متجاوزي به ما حمله كرده است، مقداري از زمين­هاي ما را گرفته است، شهرهاي ما را خراب كرده است و ما هم بايد آنها را عقب بنشانيم يا تلافي كنيم. بعضي جنگ­ها، جنگ­هاي قوميتي است كه مثلاً دو قوم كه سابقه تاريخي دارند، با هم درگير مي­شوند. و تعابير ديگري كه ممكن است به صورت كلي در مورد جنگ­ها و يا دفاع مقدس وجود داشته باشد.امّا اگر انقلاب اسلامي، پيشرفت­ها  و موانع آن را تحليل كنيم، در اين صورت است که به ريشه يابي جنگ هم مي­رسيم.

اگر انقلاب اسلامي را يك انقلاب ضد استبدادي يا صرفاً ضد استعماري بدانيم، قاعدتاً يك دشمنان خاص و محدود پيدا مي­كند. ولي اگر تحليلمان  از انقلاب اسلامي عميق­تر شود، وآن را حركتي به سمت احياي مجدد معنويت و گرايش به سوي خداي متعال و احياي اديان توحيدي به ويژه اسلام ـ يعني مرحله جديدي از ظهور پرستش خداي متعال در جامعه بشري ـ نيز بدانيم؛ در اين صورت انقلاب اسلامي حركت و جوششي به سمت احياي معنويت در درون دنياي اسلام و بيداري اسلامي و سپس احياي معنويت در كل جامعه جهاني است.با اين فرض حتماً معادلات حاكم بر جامعه جهاني را تغيير مي­دهد وآنگاه دشمنان انقلاب نيز گروه ديگري خواهند بود.

1/1 ـ دشمنان  انقلاب اسلامي

ازابتدا دو نظام در مقابل انقلاب اسلامي بود كه تقريباً به يك اردوگاه فرهنگي بازگشت مي­كردند؛ يكي اردوگاه سرمايه داري يا كاپيتالسيم ـ و به اصطلاح امروزي ليبرال دموكراسي ـ و ديگري اردوگاه سوسياليزم و كمونيسم، كه وجه مشترك اينها اين است كه هر دو با گرايش مذهبي جامعه بشري و رشد گرايش معنويي كه بخواهد در معادلات اجتماعي ـ و به خصوص در مقياس معادلات جهاني ـ حضور يابد مخالف هستند. يكي تكيه به عدالت مي­كرد و ديگري تكيه به توسعه و رفاه، ولي هر دوي اينها مخالف بنا شدن عدالت و رفاه بر معنويت بودند.



:: موضوعات مرتبط: استاد سيد محمد مهدي ميرباقري , ,
:: بازدید از این مطلب : 427
|
امتیاز مطلب : 127
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد